خلاصه داستان: او یک قاضی برجسته و محترم دادگاه خانواده است. او زنی صادق و اصولی است که بسیاری از ازدواج ها را از نابودی نجات داده است، اطمینان حاصل کرده است که بسیاری از فرزندان محبت و محبتی را که شایسته آن هستند دریافت کنند و همیشه بوده است...
خلاصه داستان: “بهار” هنگامی که با خطر مرگ مواجه میشود، متوجه روی دیگری از زندگی به ظاهر بینقص و بهخصوص همسرش “تیمور” میشود. با بیماری ناگهانی بهار، نظم تمام خانواده بهم میریزد. در این حین “اِورن” در تمام زمینهها رقیب تیمور میشود. بدین ترتیب زندگی بهار با ماجراهایی کمدی-تراژدی از نو شکل میگیرد…
خلاصه داستان: زحل، مادری است که برای تأمین آینده بهتر برای فرزندانش، تصمیم به بازنشستگی زودهنگام میگیرد. اما زندگی او را با مشکلات غیرمنتظرهای روبهرو میکند. این سریال به مبارزات و مقاومت زحل در برابر سختیها میپردازد و نشان میدهد که چگونه او با عشق و فداکاری برای خانوادهاش تلاش میکند.
خلاصه داستان: داستانی که در استانبول می گذرد و درباره یک عشق غیر ممکن است. در حالی که شهرزاد، یک زن جوان قوی و امیدوار که در دانشکده پزشکی تحصیل می کند، رویای آینده خوش را در کنار معشوقش فرهاد در سر می پروراند، حکم فرهاد به اعدام تمام زندگی آنها را زیر و رو می کند. شهرزاد ناامیدانه از بزرگ آقا که به خاطر نفوذ و رانتش معروف است کمک می خواهد تا مردی را که دوستش دارد از چوبه دار نجات دهد. با این حال، واقعیتی وجود دارد که او نمی داند: هیچ کار خیری که بزرگ آقا انجام دهد، بی پاداش نمی ماند. وقتی ازدواج ناخوشایند شیرین دختر بزرگ آقا و برادرزاده اش قباد با نقشه ای که او برای محافظت از امپراتوری خود ایجاد کرد ترکیب شود، زندگی همه به طور اساسی تغییر می کند و هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد…
خلاصه داستان: زندگی ثروتمندترین و قدرتمندترین خانواده های استانبول. خدمتکاران آنها که در معرض رازها، رازها و جنایات پنهان شده در پشت درهای بسته این خانه ها هستند، اغلب بخشی از آنها می شوند.
خلاصه داستان: ملیکه متهم به قاتل شوهرش پس از بیست سال از زندان آزاد می شود. ملیکه که دغدغه دیگری جز پیوستن به دخترش که سال ها در حسرتش بوده نیست، نمی داند که دنیایی پر از دروغ در بیرون در انتظارش است. آنچه در انتظار ملیکه است نه تنها دروغ است، بلکه خانواده کینه توز شوهرش نیز برای انتقام لحظه شماری می کنند. در حالی که ملیکه باید در همان ابتدای زندگی جدید خود مبارزه کند، او بزرگترین نبرد خود را برای ایجاد صمیمیت با دخترش هازال خواهد داشت.
اما این اصلا آسان نیست. چون هازال دختر واقعی ملیکه نیست. هازال بلافاصله پس از فهمیدن راز بزرگ دختر ملیکه از هلیا و چنگیز وارد عمل می شود. اینگونه است که او با برین آکسوی و دخترش دورو آکسوی رودررو می شود. برین که فکر می کرد به راحتی می تواند از شر هازال خلاص شود، بسیار در اشتباه بود. برین در حالی که سعی می کند از شر هازال خلاص شود، مرتکب چنین اشتباهی می شود که ملیکه و دورو را به درون حوادث می کشاند. حالا این فقط یک مسئله زمان است که همه دروغ ها برملا شوند..
خلاصه داستان: خانی ظالم به اسم جلال خان وارد دهکده درخت نارون میشود و به ظلم و زور زمینهای تمام اهالی را غصب میکند ولی عثمان خان زیر بار نمیرود و در نهایت به دست جلال خان کشته میشود. از طرفی جلال خان صاحب فرزند پسری نمیشد و همسرش را تهدید کرده بود که اگر دوباره دختر بزاید هم او و هم دخترانش را خواهد کشت ولی باز تقدیر مصمم بود که موسایی در خانه فرعون رشد پیدا کند و در پی ماجراهایی پسر عثمان خان، بدون اطلاع جلال خان در خانهی او بزرگ شد…
خلاصه داستان: این سریال داستان موفقیتها و زندگی سخت صلاحالدین ایّوبی است، فرمانده مسلمانی که قدس را از اشغال صلیبیها درآورد و به خاک اسلام بازگرداند…