خلاصه داستان: عالیه آلبورا به همراه پسر پنج سالهاش از کانادا به ماردین میآید تا به وصیت شوهر متوفیاش عمل کند. با این حال، این ورود نه بازگشتی دارد و نه خروجی از آلبورا. اگر چه جهان آلبورا، رئیس طائفه آلبورا، نسبت به مبارزات عالیه بی تفاوت نیست، اما به او اجازه نمی دهد فرزندش را با خود ببرد. عالیه آلبورا که با تاریکی گذشته، رازهای پنهان و حقیقت منطقه روبرو می شود، خود را در کشمکش بزرگی با خانواده شوهرش می بیند.
خلاصه داستان: داستان سریال حول محور کریم (با بازی ملیح اوزکایا) و اکرین (با بازی مروه کانسو) میچرخد. کریم معتقد است که پدر اکرین مسئول قتل پدر اوست. رابطه آنها با دشمنی آغاز میشود، اما به مرور زمان، این دو برای یافتن قاتل واقعی با یکدیگر همکاری میکنند. با هر مانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، پیوند آنها قویتر میشود و در نهایت، عشقی غیرممکن بینشان شکل میگیرد.
خلاصه داستان: نازلی مادری فقیر، مجرد و جوان است که با پسرش ممو زندگی می کند. وقتی دمیر آکچینار، عموی قدرتمند و ثروتمند ممو، متوجه می شود که برادر متوفی او پسری دارد، به دنبال ممو می رود تا از او مراقبت کند. وقتی کسب و کار نازلی را فهمید اجازه نمی دهد برادرزاده اش در کنار چنین زنی بزرگ شود. او جنگ بزرگی را برای بدست آوردن ممو به راه می اندازد. نازلی که خود را در این مبارزه می بیند، در واقع آن کسی نیست که دمیر فکر می کند، او راز بزرگتری دارد. در حالی که نازلی و دمیر به خاطر ممو می جنگند، بازی های خانواده آکچینار، رازهایی که سال ها نگه داشته شده اند و سایه هایی از گذشته، جنگ آنها را بیش از پیش پیچیده خواهد کرد…