خلاصه داستان: عالیه آلبورا به همراه پسر پنج سالهاش از کانادا به ماردین میآید تا به وصیت شوهر متوفیاش عمل کند. با این حال، این ورود نه بازگشتی دارد و نه خروجی از آلبورا. اگر چه جهان آلبورا، رئیس طائفه آلبورا، نسبت به مبارزات عالیه بی تفاوت نیست، اما به او اجازه نمی دهد فرزندش را با خود ببرد. عالیه آلبورا که با تاریکی گذشته، رازهای پنهان و حقیقت منطقه روبرو می شود، خود را در کشمکش بزرگی با خانواده شوهرش می بیند.
خلاصه داستان: داستان سریال حول محور کریم (با بازی ملیح اوزکایا) و اکرین (با بازی مروه کانسو) میچرخد. کریم معتقد است که پدر اکرین مسئول قتل پدر اوست. رابطه آنها با دشمنی آغاز میشود، اما به مرور زمان، این دو برای یافتن قاتل واقعی با یکدیگر همکاری میکنند. با هر مانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، پیوند آنها قویتر میشود و در نهایت، عشقی غیرممکن بینشان شکل میگیرد.
خلاصه داستان: این سریال به دنبال مهمت، یک وکیل موفق است که در تلاش است تا پس از مرگ مادرش، دوباره با دخترش، دوگا، ارتباط برقرار کند. در طول راه، رازهایی که مدتها مدفون شده بودند آشکار می شوند و زندگی آنها را تهدید می کنند. تی...
خلاصه داستان: این سریال چالشهای زندگی و عشقهای اسطورهای مردان شجاع و جوانمرد و زنانی که زیباییشان از قلبشان سرچشمه میگیرد را در روستای زمبیلی نقل میکند. اسما زنی که بیپروا حرف میزند و ظاهری سفت و سخت ولی درونی لطیف دارد و آدم، جوان دلیر و شجاع روستا، در زمبیلی شریک تقدیر هم خواهند شد. رؤیاهای این دو جوان پس از وقایعی که در پیش است، به طرز غیرمنتظرهای تغییر خواهد کرد…
خلاصه داستان: این سریال به دنبال رویارویی خواهد بود که حاصل عشقی است که بین دو فرزند عاشقی که سال ها پیش به دلیل نامه ای از هم جدا شده اند، شکوفا می شود.
خلاصه داستان: کیویلجیم یک خانم تحصیلکرده، مدرن و رئالیست است که بعد از طلاق از شوهرش با صلابت تمام زندگیش را با دو دخترش چیمن و دوعا ادامه میدهد و آنها را با ارزشهایی که باور دارد تربیت میکند. دوعا که در رشتهی دندانپزشکی تحصیل میکند، در همان سال اول دانشگاه بخاطر حامله شدنش تصمیم به ازدواج میگیرد و باعث ناامیدی کیویلجیم میشود ولی شوک اصلی زمانی به او وارد میشود که با خانوادهی محافظهکار دامادش آشنا میشود و تفاوت فرهنگی بین خودشان را میبیند…
خلاصه داستان: خانواده کورهان اهل قاضیآنتپ هستن و خالصخان ستون این خانوادست. ماجرا زمانی شروع می شود که پلیس ها میان دم خونه ی کورهان ها و خالص خان بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای نوهی نازپرورده و چشمچرانش از شهر خود زن بگیرد.
خلاصه داستان: این سریال درباره سرنوشت در هم تنیده لونت (اوزجان دنیز)، که یک شخصیت سکولار است، و مریم (اوزگو نامال) می باشد که در فرقه ای متعصب زندگی می کند و با وجود اختلاف عقاید، قدرت متحد کننده مادری/پدری در مورد “فرزند” آنها به هم نزدیک میکند. ...
خلاصه داستان: نازلی مادری فقیر، مجرد و جوان است که با پسرش ممو زندگی می کند. وقتی دمیر آکچینار، عموی قدرتمند و ثروتمند ممو، متوجه می شود که برادر متوفی او پسری دارد، به دنبال ممو می رود تا از او مراقبت کند. وقتی کسب و کار نازلی را فهمید اجازه نمی دهد برادرزاده اش در کنار چنین زنی بزرگ شود. او جنگ بزرگی را برای بدست آوردن ممو به راه می اندازد. نازلی که خود را در این مبارزه می بیند، در واقع آن کسی نیست که دمیر فکر می کند، او راز بزرگتری دارد. در حالی که نازلی و دمیر به خاطر ممو می جنگند، بازی های خانواده آکچینار، رازهایی که سال ها نگه داشته شده اند و سایه هایی از گذشته، جنگ آنها را بیش از پیش پیچیده خواهد کرد…