خلاصه داستان: سننت که سالها مورد آزار و اذیت همسرش قرار گرفته است، با زینپ، وکیلی که علامتش را از پنجره اتاق بیمارستان میبیند، تماس میگیرد. نامه ای می دهد که بعد از مرگش باز شود. وصیت نامه زینب همین نامه است. این واقعی است ...
خلاصه داستان: شهری که او قبل از اینکه برای تحصیل به منطقه دیگری نقل مکان کند، در آن زندگی می کرد، اما گذشته آنها را از هم جدا کرد یک روز دوباره باز می گردد.
خلاصه داستان: دانشآموزان محروم بورسیه دریافت میکنند تا در دبیرستان بچههای ممتاز تحصیل کنند تا در مورد حادثهای که بهترین دوستشان را فلج کرد، تحقیق کنند. آنها با تعصب و دسیسه روبرو می شوند و مطمئن نیستند که چه کسی دوست، دشمن یا معترض است...
خلاصه داستان: شهریار که پسر یک سرمایه دار تجارت است، عاشق محک می شود که از طبقه متوسط است. از آنجایی که خانواده شهریار رابطه او را تایید نمی کنند، اتفاقات ناخوشایندی رخ می دهد و داستان آنها بیشتر در هم می پیچد.
خلاصه داستان: داستان عاشقانه توسعه دهنده بازی تامر و بانکدار Peri را روایت می کند که به شکلی خارق العاده با هم آشنا می شوند و در یک بازی خطرناک و در عین حال زیبا به دام می افتند.
خلاصه داستان: سعدی پایاسلی که به عنوان معلم جغرافیا در دبیرستان قرابایر منصوب می شود، با پشت سر گذاشتن گذشته کثیف خود، با پنج جوان از مدرسه اصلاحات از مسیر عبور می کند.